آخرین سگهای اصیل کیاسه
کیاسه محل بزرگ دامداری بود بامراتع بزرگ مثل بونان ، جیرپشته ، مازگه ، اما کیاسه ایها دردیمابن و سجاره هم مرتع زمستانی داشتند که بترتیب توسط سرگالش گداعلی وسرگالش ابوالحسن اداره میشد که هرکدام چندخانواده همکاررامدیریت می کردند . اما سگ نگهبان اصلی گله بود سگهای اصیلی که هماوردگرگ و خرس و پلنگ بودند بعد ازنابودی دامداری درحدود ۳۰سال پیش سگهاهم یاازبین رفتند یادراثراختلاط نژادی به نوعی بی خاصیت درحدنگهبان تبدیل شدند .
این سگ متعلق به ابوالحسن باقری بود همه آنچه که بایدیک سگ داشته باشداین حیوان داشت عکس سال ۱۳۶۱

سگ راازبچگی کوتکه می گویند به سگ ماده ملی می گویند به سگی که ولگرداست و خاصیت ندارد چقچول می گویند چقچول حتی به انسانی می گویند که به هرجایی سرک می کشد سگی که دمش راکمانه می کند گرک دم می گویند سگهامعمولابه رنگ سیاه ، کووو ، سرخ ، سرخه کلاچ ، سیاه کلاچ ، سفید ، سفیدکلاچ ، جلن ، و….بودند در۳سالگی گوش سگ رامی بریدند تا خشن ترشود سگهای ما اصلا به انسانها به چشم دشمن نگاه می کنند همیشه درمواجهه باانسانها تردیددارند که آیا علامت محبت بدهند یا حالت تهاجمی بگیرند معمولا مردم هرگزباسگهارفتارخوبی نداشتند دربرخورداول فقط سگهارامی زدند .
می خواهم آخرین سگهای اصیل کیاسه رامعرفی کنم : سگ مراد خاکستری همیشه زیرتلارخوابیده بود وکاری به هیچکس نداشت فقط به آدمهای عبوری دم تکان می داد . سگ رحیم همیشه جلوی خانه اش لم داده بودهرکس رامی دید خوابیده پارس می کرد هرگزپارس کردنش تمامی نداشت رنگش قرمزبود . سگ نعمت سفید و جنگی اما بامردم مهربان بود سگ گله بود . سگ عقیل سگ ماده بود کرم رنگ بود هرسال بچه می آورد اما بچه هایش غیب می شدند کاری به آدمیزادنداشت سرگرمی مابرای جنگیدن باسگهای گله بود . سگ میرزاهیکلی ، سفیدکلاچ کاری به آدم نداشت سگ قدرتمندگله بود . سگ احمدخان چمبل دم متمایل به سیاه دارای چشمانی نافذ آدم گیر و صدایی ترسناک داشت هیچکس درکوچه آغفوری شبهاجرات رفت و آمدنداشت. سگ کریم علی سیاه همیشه سرراه کودیسین ایستاده بود و به گاوهای کیاسه حمله می کرد البته محمدپسرکریمعلی دراینکارنقش داشت .سگ گداعلی باریک اندام قهوه ای کاری به آدم نداشت سروصدایی هم نداشت اما قدرت و شهامت شیرراداشت سرانجام دردیمابون دردرگیری باپلنگ کشته شد . ابوالحسن سه تاسگ داشت سفید و سیاه و سفیدکلاچ هرسه نگهبان قدرتمندبزهابودند کاری به آدم نداشتند . سگ نصیرسرخه کلاچ فقط بلد بود باآدمهادرگیرشود بسیارشربود . سگ اشرف که ماده بود بسیارشربود وقتی کسی از زالوسل عبورمی کرد باید حتما یکباربااین سگ درگیری می داشت سگ اسفندیارسفید و تربیت شده و باابهت . سگ سیاه بختیار فقط بلد بود درچاکهای مازگه باآدمهادرگیرشود . سگ سرخ سالار سنگین بود شرنبود اما دربرخوردبامردم انگارفقط به آنهاتذکرمی داد تابستان سال ۵۱که درمازگه چندین نفرپره داشتند ازجمله خودمان ، سگ سالار ترپیله و شیرزیرپره مشهدی خلیل راغارت کرد اما سگ سرخ رنگ ابوالحسن باقری یک پدیده بود باوجودیکه تربیت نشده بود بسیارباهوش قوی وعاقل بور و اصلا کاری باآدمهانداشت صدای باهیبتی هم داشت باگله سروکارنداشت درمحل بود اما سگ شماره یک بود . سگ قاسم قاسمی به رنگ سیاکلاچ و شکاری حرفه ای بود این سگ درجنگل و کنارانواع لانه های خوک وجوجه تیغی تربیت شده بود وواقعا درشکار تبحرخاصی داشت
۱ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
درود آقای آقاجانزاده درود به شما که حضور ذهن دارید